| ||
|
کـه مـازنـدران ، شهـر مـا یــاد بـاد همیشـه بـر و بـومـش آبــاد بـاد
استــان مـازنــدران
استـان مازنـدران در شمال كشور جمهـوری اسلامی ايـران بـا مساحتی حدود 23،756 كيلـومتـرمربـع بیـش از 1/46 درصـد مساحـت كشور را در بــر داشتـه و هجـدهميـن استـان پهـناور كـشور محـسوب می گـردد . دريـای نیلگـون خـزر در شمـال ، استـانهـای تهـران و سمنـان در جنـوب و استانهـای گـيلان در غـرب و گلـستان در شـرق ايـن استـان قـرار دارنـد . بـر اساس سرشماري سال 1395جمعـيت استان سرسبـز مازنـدران بيـش از 3،283،580 نفـر ميبـاشد كـه 4/2 درصـد جمعـيت كل كشور را تشكيل ميـدهد کـه از ايـن تعـداد 50/2 درصـد را مـردان و 49/8 درصـد را زنـان تشكـيل می دهـند .
مـازنــدران بـر اساس آخـرين تقسيمـات كـشوری داراي 22 شهـرستـان بـه نـامهـای : آمـل ، بـابــل ، بـابلــسر ، بهـشهـر ، تنـكابـُن ، جـويبـار ، چـالـوس ، رامـسر ، سـاری ، سـوادكـوه ، عبـاس آبـاد ، فـريـدونكـنار ، قـائمـشهـر ، گلـوگـاه ، سیمـرغ ، محمـود آبـاد ، ميـانــدرود ، نــكا ، سـواد کـوه شمـالی ، کـلاردشـت ، نــور و نـوشهـر می بـاشـد . شهـرستـان سـاری مـركـز ايـن استـان است . همچنـين مـازنــدران دارای 58 شهـر ، 54 بخـش ، 131 دهستـان و تعـداد 3624 آبـادی می بـاشـد .
پیـشینــه تـاريـخی مـازنـدران
استـان مـازنـدران كنـونـی بخش كـوچكـی از سرزميـن پهنـاوری است كـه مـورخـان و جغـرافـی نـويسـان آن را بـا نـامهـای : پشتخـوارگـر ، فـرشواد گـر و پـذشخـوارگـر يـاد كـرده اند . در بـاره ريشـه واژه مـازنــدران و نيـز در تـاريـخ پيـدايـش و دگـرگـونـی آن ، اختـلاف نظـر وجـود دارد . آنچـه مسلـم است اینكـه واژه مـازنـدران در حـوالـی سـده هفتـم هجـری قمـری ، جـايگـزين نـام طبـرستـان گـردیـد .
دریـاچـه عبـاس آبـاد - شهـرستـان بهـشهـر
وجـه تسميــه واژه مـازنــدران
استـانی كـه امـروزه بـا نـام « مـازنــدران » كـرانـه های جنـوبی بـاختـر را در بـر گـرفتـه است دارای پيشينــه تـاريخی كهـنی است کـه در طـول تـاريـخ نـام هـای مختلـف و گـونـاگـون داشتـه است . از اقـوام اصلی ايـن سرزميـن در گـذشتـه های دور « آمـاردهـا » و « تبـوری ها » بـودند و نـام اين سرزميـن يعـنی « تبـورستـان » مـأخـوذ از نـام قـوم « تبـور » است . واژه « مـازنــدران » نيـز بـر اساس مـدارك و شواهـد ، قـدمت ديـرينـه ای دارد در مـورد وجـه تسميــه مـازنـدران نظـرات متفـاوتـی وجـود دارد : 1 - ابـن اسفـنـديـار ؛ واژه ريشـه مـازنــدران را « مـاز انــدران » می دانـد كـه « مـاز » نـام رشته کوهـی است در جـنوب مـازنـدران و در حـوالی دشت لار و پلـور واقـع شده است و تـا فیـروزکـوه بـه پـیش می رود ؛ چـون ايـن كـوه در درون ايـن سرزميـن واقـع شده بـه ايـن اسم شهـرت يافتـه است . 2 - صـادق كـيا ؛ معـتقـد است كـه نـام مـازنـدران از سـه جـزء تشكـيل شده است : نخـست ، واژه « مـاز » بـه معـنی بـزرگ - دوم ، واژه « اينــدر » كـه نـام يكی از خـدايـان اقـوام آريـايی بـوده است و در اوستـا بنـام « اينــدرا » و در پهلـوی « آنــدر » آمـده است - سوم « الـف و نـون » پسونـدی است كـه در ساخـتن نـام بسيـاری از مـكان ها بـكار رفتـه است . 3 - ابـوالفـداء ؛ وجـه تسمیـه لغـت طبـرستـان را مربـوط بـه جنگلهـای انبـوه این منطقـه و استفـاده از « تبـر » جهت همـوار کردن مسیر راههـا می داند . بـه عقیـده او این منطقـه بـدلیل استفـاده فـراوان از تبـر در ساخت خانـه ها ، راهـها ، هیـزم شکـنی و مصـارف عامـه بـه تبـرستـان و طبـرستـان مشهـور شده است . دهخـداء نیـز در لغتـنامـه خـود بـه نقل از روضـة الجنـات ، واژه مـازنـدران را اسم فارسی طبـرستـان دانستـه است . مـازنـدران جـزوی از قلمـرو پادشـاهی ورگانـا و پس از آن یکی از استـانهای مهـم پـادشـاهی تبـورستـان بـوده است . مـردم بـومی آن تپـوری ( مـازنـدرانی ) و آمـارد و گیلـک هستـند . مـازنــدران اولـیـن پایــگاه اسـلامـی و شیعــه دوازده امـامـی است كــه خـانــدان مــرعشی و خانـدان نـاصـر الحـق در مـازنـدران بـه پـایتـختگــری آمـل حكـومت كـرده انـد .
آرامـگاه میـر بزرگ مـرعشی - شهـرستـان آمــل
جغـرافــيای تـاريـخی مـازنـدران
طبـرستـان قـدیـم ، قبـل و بعـد از ظهـور اسلام تـا قـرون متمـادی شامل : منـاطق وسیعی از مـازنـدران کنـونی ، قسمتـهایی از آذربـایجان امـروزی ، گیـلان ، دیلـم ، ری ، دامغـان و گـرگان بـوده است . در منابـع تـاریخی ، این منطقـه وسیـع و پهنـاور کـه شامل : رشتـه کـوه البـرز و جنگلهـای انبـوه و سرسبــز ، دریـاچـه هـای کوچـک و در قسمـت اصلـی دریـای خـزر بـوده است ، از دیـربـاز مـورد توجـه شاهـان ایـران بـوده است . پـادشاهـان ایـران تـا قبل از دوره ساسانـی هیـچ تسلطی بـر ایـن مناطـق صعب العبـور نداشتنـد . بعـداز غلبــه آريــايی هـای مهـاجم و مهــاجرت بـوميـان ، ساكنـان جـديد آن پس از مـدتهـا زيـر فـرمـان هخـامنشـيـان قـرار گـرفـتند . در نـوشتـه های كـتيبـه بيستــون ، بـه نظـر می رسـد سرزميــن مـازنــدران جـزو قلمـرو اشـكانيـان بـوده است . خسرو انـوشیروان در سال 50 قبـل از هجـرت ، پس از کشتن بـرادرش « کیـوس » کـه در آن هنگام فـرمانـروای طبـرستان بـود ، آن دیـار را بـه یکی از سردارانـش بنـام « قـارن » واگـذار نمـود . در تـاريـخ کهـن همـزمـان بـا فتـوحـات اعـراب مسلمـان ، از سلسلــه هـای : قبـل از شروع بـرخـورد نظـامـی ساسانیــان بـا اعـراب مسلمـان و در زمـان یـزدگـرد سـوم ، فـرمـانـروائـی طبــرستـان بـر عهـده « گیـلانـشـاه » بـود کـه پـس از وی بـه فـرزنـدش « دابـویــه » منتقـل گردیـد .
آرامـگاه حسن بـن زیـد معـروف بـه داعی کبیـر - شهـرستـان آمــل
در علل پـذیرش مکتب آزادیبخـش اسلام ، مـردم طبـرستـان بـا توجـه بـه ظلـم و تعـدی خانـدانهـای شـاهی در این منطقـه ، بـسرعت بـه نـدای فطـرت طلب اسلام و قـرآن پـاسخ مثبـت داده و بـه ایـن آئیـن الهی گرویـدنـد ، هرچنـد متأسفـانـه رفتـار فـرمانـدهان و حکمـرانـان عـرب فـاصلـه بسیـاری بـا روحیـات مسلمین واقـعی و پیـروان راستیـن پیـامبر(ص) داشتـه است . مـورخـان دربـاره حملـه مسلمـين بــه طبـرسـتان اينگـونــه آورده انـد : در سال 30 هجـری قمـری _ زمـان خـلافـت عثمـان _ اوليـن بـار سعـد بن عـاص حاكـم كوفـه در صـدد فتـح طبرستـان بـرآمـد و سرانجـام سواحـل طبـرستـان ، رويـان و دمـاونـد را بـه تصـرف خـود در آورد . در زمـان معـاویــه _ اولیـن خليفـه اُمـوی _ دو بـار جهت فتـح کامـل طبـرستـان لشکـرکشی گردیـد کـه در هـر دو بـار از « فـرخـان » حاکـم آن دیـار بـسختی شکست خـوردنـد ، لیکـن پس از مـدتی لشکریـان عـرب تـوانستـند بـر برخی از منـاطق سوق الجـیشی طبـرستـان دست یـابنــد و در آنجـا حکـومـت هـای کـوچک بـه ظاهـر اسلامی تشکیـل دهنـد . در زمـان مـروان _ آخـرين خليفـه بنـی اميـه _ اهـالی طبـرستـان عليـه حـكام عـرب سر بـه شـورش بـرداشتـند و از ایـن رو حاکمـان محلی ایـرانی تـوانستنـد تـا پـایـان عمـر سلسلـه بنـی امیـه ، بـر طبـرستـان حکـومـت نمـاینـد . در دوره خـلافـت ابوالـعبـاس سفـاح _ اوليـن خليفـه عبـاسی _ يكی از عامـلان وی رهسپـار طبـرستـان شـد و بـا حـاکـم آن منطقــه « اسپهبـد خـورشیــد » از طـريـق صلـح و دوستی در آمـد . لیكـن در دوره خـلافـت ابـوجعـفـر منصـور دوانیـقی _ دوميـن خليفـه عبـاسی _ پـس از کشتـه شدن ابـومسلم خـراسانـی بـدست منصـور ، فـردی ایـرانی بنـام « سنـباد نیشـابـوری » بـه خـونخـواهی از ایـن سـردار شجـاع ایـرانـی ، والـی ری را کـه از جانـب خلیفــه منصـوب بـود بـه قتـل رسانـده و سپـس عـازم طبـرستـان شده و بـا حاکـم آن دیـار علیـه خلیفـه عبـاسی همـدست گـردیـد .
آرامـگاه ناصـرالحـق معـروف بـه داعی صغیـر - شهـرستـان آمــل
بعـداز منصـوب شدن مهدی عباسی فـرزند منصـور دوانیـقی بـه حکـومت ری ، اولیـن اقـدام او لشکـرکشی عظیمی بـه سمـت طبـرستـان بـه فـرمانـدهی « ابـوالخصـیب مـرزوق سنـدی » جهـت شکست سپـاه سنبـاد نیشابـوری و اسپهـبد خورشیـد بـود . سرانجـام طبـرستـان كامـلاُ تحـت اطـاعـت اعـراب در آمـد و طـاهـریـان کـه از نـوادگان « طاهـر ذوالـیمینیـن » بـودنـد بـه جهـت خدمـات شایـانـی کـه بـه خلفـای عبـاسی روا داشتنـد بـر نـواحی طبـرستـان مسلـط گـردیـدند . بـا روی کار آمـدن دولـت عبـاسیـان و سختگـیری های آنـان در مـورد علویـان ، سبب گـرایش های مـردمی بـویـژه ایـرانیـان بـه علـویـون گردیـد . حضـور اولیـن نیـروی علـوی در منـاطـق طبـرستـان شـایـد بـه یکی از نـوادگان امـام حسن مجتـبـی(ع) بنـام « یحیـی بـن عبـدالـه بـن حسن بـن الحـسن(ع) » بـرمی گــردد کـه پـس از سرکـوب قیـام " فـخ " در عـراق بـه دست عـوامـل هـادی عبـاسی ، بـا عـده ای یـاران و پیـروان خـود از کوفـه بـسمت کوههـا و جنگلـهای انبـوه طبـرستـان گـریخـت . یحیـی ، طبـرستـان و دیلـم را بـرای استقـرار خـود و اطـرافیـانـش بـرگزیـد .
آستـانــه مبـارکــه امـامــزاده هـاشـم - شهـرستـان آمــل
ظلـم و ستـم حکـومـت هـای دست نشـانـده عبـاسی بـر مـردم ستمـدیـده ایـن منطقـه چنـان بـود کـه گهـگاه قیـامهـائی کـوچک و بـزرگ از سوی بـرخی مـردان آزاده این سرزمیـن بـر علیـه حـکام ستمگـر عـرب بـوقـوع می پیـوست کـه بـدلیـل عـدم انسجـام مـردمی ، سرانجـام ایـن قیـامهـا همگی بـه شکـست می انجامیـد کـه از جملـه این قیـامهـای مـردمی ، قیـام « مـازیـار » بـود . در سال 250 هجـری قمری « حسن بـن زیـد علـوی » کـه نسبـش بـا پنـج واسطـه بـه امـام حسن مجتـبی(ع) می رسد و بـه « داعـی اول » یـا « داعـی کبیــر » ملقـب گـردیـد ، از طبـرستـان قیـامـی علـوی بـه راه انـداخـت و بـر نـواحـی ایـن منطقـه از جملـه آمـل و اطـراف آن استیـلاء یـافـت . دولـت علـویـان طبـرستـان ، بـه گـواه تـاریــخ اولیـن حکـومتـی بــود کـه بـدون وابستگـی و قیمـومیـت عبـاسیـان تشکیـل شد و بعـدها ایـن دولـت شیـعی بخاطـر دشمنـی بـا بنی عبـاس مجبـور گردیـد تـن بـه نبـردهـای سخـت و طـولانـی دهـد و بـا بـرخی حکـومـت های غیـر شیـعی ایـرانـی و تحـت حمـایـت عبـاسیـان بجنگـد ، کـه از جملـه آنهـا : در نتیجـه جنگهـای علـویــان بـا طاهـریــان و صفـاریــان ، شمـار زیـادی از ســادات کـه از سـربـازان و سـرداران سپــاه علـویــان بـودنـد در منـاطـق تحـت نبـرد از طبـرستـان و گـرگان گـرفتـه تـا خراسـان و سایـر منـاطـق ایـران بـه شهـادت رسیـدند کـه بـواسطـه علاقــه و محبـت شدیـد ایـرانیـان بـه خانـدان نبــوی و دوستـی بـا دولـت علـوی ، مـزار ایـن سـادات همـواره مـورد تـوجـه و احتـرام اهـالـی آن سامـان بـوده و هست .
آستـانــه مبـارکــه امـامــزاده عبـدالله - شهـرستـان آمــل
در قـرن چهـارم و پنجـم هجـری طبـرستـان ميـدان كشمكـش سلسلـه آل زيـار و آل بـويــه از يـك طـرف و سامـانيــان و غـزنـويــان از طـرف ديگـر شـده بـود ولـی اغلـب اوقـات طبـرستـان تحـت اداره آل زيــار بـود . در سال 426 هجـری قمـری ، سلطـان مسعـــود غـزنـــوی از طـريـق گـرگان وارد طبـرستـان شد و صـدمـات و خسـارات جـانی و مـالی زيـادی بـه اهـالی آن سامـان وارد آورد ! هنـوز ايـن خـرابـه ها ترميـم نشـده بود كـه طغـرل اول مـؤسس سلـسلـه سلجـوقـی بـه گـرگان و طبـرستـان حملـه ور گـردیـد . در سال 606 هجـری قمـری طبـرستـان از جملـه ’’ كبـود جامـه ‘‘ بـه دست سلطـان محمـد خـوارزمـشاه افتـاد و والـی كبـود جامـه بـنـام « ركـن الـدين » و فـرزنـدانـش بـه دست سلطـان محمـد خـوارزمـشاه بـه اسارت در آمـدنـد . بعد از فـوت اميـرتيمـور ، سـادات مـرعشی بـا كـسب اجـازه از شاهـرخ ميـرزا بـه مـازنـدران برگـشتـند و بـعنـوان بـاج گـزار ايـن نـواحی سلطـنت كـردند .
آستـانــه مبـارکــه امـامــزاده ابـراهیـم - شهـرستـان بـابلـسر
سرانجـام در زمـان سلطنـت شاه عبـاس ، بـطوركلی قـدرت سادات مرعشی از بيـن رفـت . پـادشاهـان صفــوی در طـول هـرسـال بـه كـرات بـعنـوان شـكار و یـا پـس از احـداث « فـرحآبـاد » جهـت استـراحت بـه ايـن منطقـه سفـر می كـردنـد . نـادرشـاه افشـار بـرای مقـابلــه بـا دشمنـان بـه ويــژه دشمنـان شمـالـی و روس هـا ، در مـازنـدران يـك كارخـانـه كـشتـی سـازی دايــر كـرد و بـه رونـق هـرچـه بيشـتر منطقــه افـزود . از دوره فتحعلی شاه قـاجار ، بـه منطقـه سرسبـز ، زيبـا و دل انگيـز مـازنـدران بـه عنـوان يك منطقـه استراحتی ـ تفـريحی توجـه گرديـده و نـاصـرالـدين شاه نیـز طی دو سفـر دستـور تعمـير راه هـا و كاروانـسراهـا را صـادر كـرد . در دوران سلطنـت پهلـوی منطقـهْ مـازنـدران ماننـد سـايـر منـاطـق كشـور از راههـای ارتبـاطـی برخـوردار شـد و بـه علـت شرايــط محيـطی منـاسـب و آب و هـوای معـتدل و مـرطـوب ، چشم انـدازهـای زببـا و طبیـعی و همچـنین نـزديكـی بــه تهــران ، محـل استـراحت و تفـريـح قسمـت اعظـم مـردم كـشور گـرديـد ... !
آستـانــه مبـارکــه امـامــزاده قـاسـم - شهـرستـان بـابــل
ادامــه مطـلـب . . . ! |
|
بـابــل ، ديــار جـاويــد .... Babol-Javid |